"خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود"
خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
گر تو بيداد كني شرط مروت نبود
ما جفا از تو نديديم و تو خود نپسندي
آن چه در مذهب ارباب طريقت نبود
خيره آن ديده كه آبش نبرد گريهي عشق
تيره آن دل كه در او شمع محبت نبود
دولت از مرغ همايون طلب و سايهي او
زانكه با زاغ و زغن شهپر دولت نبود
گر مدد خواستم از پير مغان عيب مكن
شيخ ما گفت كه در صومعه همت نبود
چون طهارت نبود كعبه و بتخانه يكي است
نبود خير در آن خانه كه عصمت نبود
حافظا علم و ادب ورز كه در مجلس شاه
هر كه را نيست ادب لايق صحبت نبود
"حافظ"
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۸ ساعت 12:23 AM توسط
|