مصاحبه ای جذاب با اردشیر رستمی بازیگر سالهای جوانی زندگی استاد شهریار در سریال استاد شهریار به کارگردانی کمال تبریزی

کمال تبریزی روایت جذابی را از زندگی این شاعر ایرانی ارائه کرده است. اما  این سریال با یک شگفتی همراه است. اردشیر رستمی، طراح شناخته شده، بازیگر نقش شهریار در ایام جوانی است.
کمتر کسی است که پیگیر کارهای هنری باشد و آثار درخشان رستمی را ندیده باشد. تا به حال بیش از ۲۵ جلد از آثار او به صورت کتاب و تقویم منتشر شده است.

آقای رستمی چه طور شد که طراح مشهوری چون شما وارد عرصه‌ی تلویزیون شد و نقش شهریار را بازی کرد؟

اگر شما کارهای مرا دنبال کرده باشید، یک جور شاعرانگی در آن‌ها می بینید. علاوه بر آن دینی هم به شعر داشتم، که سعی کردم آن را ادا کنم؛ فقط همین.

آقای کمال تبریزی شما را می شناخت، اصلاً چه طور شد که برای بازی در این سریال انتخاب شدید؟

من هیچ آشنایی قبلی با آقای تبریزی نداشتم. ایشان را فقط در مراحل فیلم‌برداری دیده بودم و از قبل نمی‌شناختم. آقای حبیب رضایی که از دوستان من بودند، مرا معرفی کردند. خب این آشنایی هم در این انتخاب دخیل بود.

پس قبلاً به هیچ وجه تجربه‌ی بازی در تلویزیون و سینما را نداشتید؟

نه، نداشتم.

از علاقه‌تان به شعر گفتید. فکر می‌کنید پخش سریال‌هایی مثل شهریار می‌تواند ارتباط مردم با شعر را تقویت کند؟ همان طور که می‌دانید این ارتباط الان خیلی محدود است.

قطعاً همین طور است. منتها مسأله این است که در این حوزه خیلی کم‌کاری شده و جای کار خیلی بیشتری دارد. متأسفانه کارهایی هم که شده بسیار ضعیف بوده است. از جمله «نیما»یی که از تلویزیون پخش شد. من پیشنهاد می‌کنم کسانی که دستی در این کارها دارند یا سیاست‌گزار هستند، بیایند فکری برای شناساندن چنین شخصیت‌هایی بکنند تا این پیوندی که شما می‌فرمایید بیشتر شود.

بعضی از دوستان به شوخی می‌گویند شما از شهریار هم شهریارتر بازی کردید؛ یعنی عاشقانه‌تر.

من ایشان را می‌شناسم و ترک هم هستم و در تهران هم بزرگ شده‌ام و چیزهایی می‌دانم که شاید بین ما مشترک باشد و برای همین هم بیننده متوجه این مسأله می‌شود.

در بازی شما چه قدر بازیگردانی مؤثر بوده و چه قدر خودتان از درونتان برای بازی مایه گذاشتید؟

فکر می‌کنم بازیگردان اصلی در کارهای جدید است که بودنش خیلی خوب است. به این دلیل که ارتباط بین کارگردان و بازیگر را قوت می‌بخشد و به جای این‌که کارگردان انرژی بگذارد و با بازیگر صحبت کند، این کار را به بازیگردان می‌سپارد و خودش انرژی‌اش را صرف کارگردانی می‌کند تا کیفیت کار بالاتر برود.

برای من این کار خیلی خوب بود. اما آن چیزی که به دست می‌آید، آن‌جاست که آدم باید خودش باشد. خب بازیگردان به شما چیزی می‌گوید؛ ولی شما خودتان هستید که می‌توانید آن را دریافت کنید و نشان بدهید یا ندهید. اما به من که خیلی کمک کردند.

آقای رستمی، تا این‌جای سریال، ما هیچ وجه منفی از زندگی شهریار نمی‌بینیم. آیا در قسمت‌های بعدی هیچ تلاشی هست که چهره‌ی واقع‌بینانه‌تری از شهریار ترسیم شود؟

چهره‌ی منفی که اگر دقت کنید، می‌بینید. اما چهره‌های منفی به آن شکل در هنرمندان و روشنفکران ما کمتر دیده شده. نمی‌دانم؛ اصلاً منظورتان از منفی چیست؟

خب، شهریار هم آدم بوده و طبعاً اشتباهاتی داشته، دردهایی که متحمل شده و گاهی این دردها حاصل اشتباهات خودش بوده؛ مثل همه‌ی آدم‌ها. منظورم این است که نکند سریال تا پایان یک هاله‌ی تقدسی دور شخصیت شهریار بکشد.

بله، شهریار هم آدم است و من تمام تلاشم در این کار همین بوده. کم‌کم اگر جلوتر برویم، شاید جنبه‌های منفی شخصیت شهریار را ببینیم. منتها آن چیزی که در این شخصیت بیش از همه می‌بینیم، احترام به دیگران است. شما در آینده شاهد برخورد ایشان با نیمای بزرگ، بهار، صبا، عشقی و عارف هستید.

زمانی که در برابر هر کدام از این‌ها قرار می‌گیرد، خشوع و افتادگی که از خود نشان می‌دهد و می‌داند که آن‌ها چه جایگاهی دارند. این‌جاست که شخصیت‌اش دیده می‌شود. چیزی که من خودم هم در جریان کار به آقای تبریزی و دوستان عرض می‌کردم که سعی نکنید یک قدیس از این شخص بسازید. حالا در آینده با آن چیزهایی که می‌گوید، البته نه به آن شکل قوی، اما خب باز شاهد خواهیم بود که شهریار خیلی هم آدم مثبتی نیست.

به نظر شما در این سریال بیش از حد به سیاست پرداخته نشده؟

من در این مورد نمی‌توانم صحبت کنم. ولی اگر قرار باشد خودم چنین کاری را بنویسم، دوره‌ای را که زندگی شخصیت داستانم در آن می‌گذرد به شکل حاشیه ای به تصویر می‌کشم. ولی بدون ارجاع به کارهای دیگر، سعی می‌کنم تنها حاشیه‌ای از آن زمان را به مخاطبم نشان دهم تا نسبت به اتفاقاتی که در آن دوره افتاده، شناخت پیدا کند و از آن فرد به شناخت جامعه‌ی او و فضای آن زمان برسد.

بعد از این باز هم در تلویزیون و سینما بازی می‌کنید؟

ببینید هر کس یک وظیفه‌ای دارد. اگر فقط من بتوانم آن را انجام دهم، حتماً این کار را می‌کنم. ولی نمی‌دانم، شاید خیلی‌ها بهتر از من از عهده‌اش بر ‌آیند. اگر کار خوبی باشد، بله؛ انجام می‌دهم.

خودتان الان اردشیر رستمی را طراح و بازیگر می‌دانید یا هنوز همان اردشیر رستمی طراح؟

من طراحم.