صلی الله علی الباکین علی الحسین

گریستن بر ابا عبدالله الحسین‏(ع)ثواب بسیاردارد، که احادیث ثواب و آثار فراوان گریه بر امام حسین‏(ع) را از جمله در کتاب بحار الانوار،ج 44،ص 279 تا 296، می توانید مطالعه کنید.

فرشتگان، پیامبران، زمین و آسمان، حیوانات صحرا و دریا هم بر عزای حسین‏(ع) گریسته‏اند.

(سفینة البحار، ج1، ص97؛ بحارالانوار، ج45، ص220)

اشک ریختن، نشانه پیوند قلبی با اهل بیت و سیدالشهداء (ع) است؛ اشک، دل راسیراب می‏کند، عطش روح را بر طرف می‏سازد و حاصل محبتی است که نسبت به ‏اهل بیت‏ حاصل می‏شود. همدلی و هماهنگی روحی با ائمه اطهار(ع)، ایجاب می‏کند که در شادی‏آنان شاد و در غمشان محزون باشیم؛ این نشان شیعه است که:

‏« یفرحون بفرحنا و یحزنون‏لحزننا...»

(میزان الحکمه، ج5، ص233)

قلبی که مهر حسین‏(ع) را داشته باشد، بی شک به یاد مظلومیت و شهادت او می‏گرید.

اشک، زبان دل و شاهد عشق است.

آن چنان کز برگ گل، عطر و گلاب آید برون

بر زبانم تا که نامت می‏برم از دیده آب آید برون

رشته الفت بود در بین ما، کز قعر چاه

کی بدون رشته، آب بی‏حساب آید برون؟

تا نسوزد دل، نریزد اشگ و خون از دیده‏ها

آتشی باید که خوناب کباب آید برون

مهر تو شیرازه‏ « ام الکتاب‏ » خلقت است

مشکل این شیرازه از قلب کتاب آید برون

گر نباشد مهر تو دل را نباشد ارزشی

برگ بی‏حاصل شود گل، چون گلاب آید برون

(ای اشکها بریزید،حسان،ص 131)

گریستن در سوگ شهدای کربلا، تجدید بیعت با عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذیه ‏فکری و روحی با این مکتب است و اشک ریختن، نوعی امضا کردن پیمان و قرارداد مودت با سیدالشهدا است.

ائمه اطهار شیعه، گریستن بر مظلومیت اهل بیت و عزای حسینی را تاکید کرده

و شهادت اشک را بر صداقت عشق، پذیرفته‏اند.

امام صادق‏(ع) نیز فرموده است:

«نزد هر کس که ما یاد شویم و چشمانش اشگ‏آلود شود، حتی اگر به اندازه بال مگسی ‏باشد، خداوند گناهانش را می‏بخشاید، هر چند چون کف دریا فراوان باشد.»(وسائل الشیعه، ج10، ص391)

دستور امامان به گریستن بر امام حسین‏(ع) بسیار اکید است؛

چنان چه امام رضا(ع) به ریان بن ‏شبیب در حدیث مفصلی فرمود:

«یابن شبیب! ان کنت باکیا لشی‏ء فابک للحسین بن علی بن‏ابی طالب فانه ذبح کما یذبح الکبش...»

اگر بر چیزی گریه می‏کنی، بر حسین بن علی گریه ‏کن، که او را همچون گوسفند، سر بریدند.

(بحار الانوار، ج44، ص286)

و در حدیث دیگری فرموده است:«محرم،ماهی‏است که مردم دوره جاهلیت جنگ در آن را ناروا می‏دانستند، ولی در این ماه، دشمنان، خون ما را به ناحق ریختند و هتک حرمت ما نمودند و فرزندان و بانوان ما را به اسارت ‏گرفتند و به خیمه‏های ما آتش زدند و غارت کردند و در کار ما، برای رسول خدا هیچ‏حرمتی را رعایت نکردند. روز حسین( عاشورا) پلکهای ما را مجروح و اشگهایمان راجاری کرد و ما از سرزمین کربلا، گرفتاری و رنج به میراث بردیم. پس باید بر کسی ‏همچون حسین، گریه‏کنندگان بگریند، که گریه بر او، گناهان بزرگ را هم فرو می‏ریزد.» (همان،ص 283)

خود امام حسین‏(ع) نیز فرموده است:

«انا قتیل العبرة،لا یذکرنی مؤمن الا بکی‏»

من ‏کشته اشکم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی‏کند مگر آن که(بخاطر مصیبتهایم)می‏گرید.(همان، ص279)

امام‏سجاد(ع) بیست‏سال بر امام حسین (علیه السلام) گریست و

هرگز طعامی پیش او نمی‏گذاشتند مگر آن که قبل از شروع گریه می‏کرد.(همان،ج46، ص108)

به فرموده امام صادق‏(ع):هر ناله و گریه‏ای ناپسند و مکروه است، مگر نالیدن و گریستن بر حسین(ع):

«کل الجزع و البکاء مکروه‏ سوی الجزع و البکاء علی الحسین‏»

(بحارالانوار، ج45، ص313)

 هم گریستن، هم گریاندن، هم خود را شبیه گریه‏کنندگان در آوردن(تباکی)برای حسین پسندیده ‏است و اجر دارد. این همه فضیلت که برای گریه بر حسین‏(ع) بیان شده و اینکه اشک‏چشم، آتش دوزخ را فرو می‏نشاند و غمگین شدن در سوگ شهیدان کربلا ایمنی از عذاب ‏است، در صورتی است که گناه و فسق و آلودگی انسان در حدی نباشد که مانع رسیدن این ‏فیض الهی گردد؛ اشگی که مبین پیوند عاطفی و رابطه مکتبی و اتصال روحی با راه و فکرو خط ائمه اطهار(ع) و سیدالشهداست،

حتما زمینه‏ساز پرهیز از گناه می‏گردد. به تعبیر شهیدمطهری:«گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط اوو حرکت اوست... امام حسین‏(ع) به واسطه شخصیت عالیقدرش، به واسطه شهادت‏قهرمانانه‏اش، مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است. اگر کسانی که بر این‏مخزن عظیم و گرانقدر احساسی و روحی گمارده شدند، یعنی سخنرانان مذهبی، بتوانند ازاین مخزن عظیم در جهت هم شکل کردن و همرنگ کردن و هم احساس کردن روحها با روح عظیم حسینی بهره‏برداری صحیح کنند، جهانی اصلاح خواهد شد.» (شهید، ص124)

پس مهم، شناخت فلسفه گریه در راستای احیای عاشورا و زنده نگهداشتن مراسم حسینی و فرهنگ کربلاست، نه گناه کردن و آلودگی، به امید پاک شدن با چند قطره اشک!

معلوم‏نیست که دل و جان آلوده، آن همسویی را با امام داشته باشد که با یاد مصائبش گریه کند.

گریه در فرهنگ عاشورا، سلاح همیشه برانی است که فریاد اعتراض به ستمگران را دارد.

«اشک‏»،زبان دل است و گریه، فریاد عصر مظلومیت؛ رسالت اشک نیز پاسداری از «خون شهید» است. گریه کردن بر عزای امام حسین، زنده‏ نگهداشتن نهضت حسین است.

هر چند نیست درد دل ما نوشتنی

از اشک خود، دو سطر به ایما نوشته‏ایم

(صائب تبریزی)

اشک، سرفصل محبت و مودت است و برخاسته از عشقی است که خداوند در دلهاقرار داده که نسبت به حسین بن علی‏(ع)مجذوب می‏شود.به فرموده رسول خدا«ص‏»:

«ان لقتل الحسین حرارة فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابدا»  

برای شهادت حسین‏(ع) حرارت و گرمایی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‏شود.

(جامع احادیث الشیعه،ج12،ص556)

امروز هم،اشگ و گریه، رابط ما با حسین است و ما با شوری اشگهایمان، سر سفره ‏محبت‏سید الشهدا نشسته‏ایم و نمک پرورده ابا عبدالله هستیم؛ از این رو، این مهر با شیرمادر در جان ما وارد شده و با جان هم به در می‏شود.