به شما نمیرسم من که شما خود بهشتی      چی بگم ، واژه نمونده ، همه رو شما نوشتی

من خاکی تو زمینم ، شما اوج آسمونی        ببارید تو قصه میگن شما خیلی مهربونید

گلای سرخ تو باغچه گلای آبی گلدون        همیشه کنارتونن بهارها میشن یه مهمون

دریاها اشک نگاتون ، باغها عطر گیسو هاتون    به کویر میگم چی داری ، میگه گرمای صداتون

غمتون زرد مثل برگ که پائیز رفت و رهاش کرد    مثل عاشقی که یار دست به دامن خداش کرد

چشاتون مثل ستاره ، همونی که بی قراره    مثل اون شهاب پر نور ، که یه دم آروم نداره

 

مجتبی کبیری